میرعبدالجلیل بن احمد بلگرامیبِلگِرامی، عبدالجلیل بن احمد حسینی واسطی، شاعر پارسیگوی هند در قرن دوازدهم میباشد. فهرست مندرجات۱.۱ - نسب ۱.۲ - تاریخ ولادت ۱.۳ - اساتید ۱.۴ - هجرت به دکن ۱.۵ - وفات ۲ - قصیده در رثای بلگرامی ۳ - تخصصهای بلگرامی ۴ - شاعر بودن بلگرامی ۴.۱ - تخلصها ۴.۲ - نقاد شعر ۴.۳ - سرودن ماده تاریخ ۵ - گرایشهای شعری بلگرامی ۶ - آثار بلگرامی ۶.۱ - آثار منظوم ۶.۲ - آثار منثور ۶.۲.۱ - انشای عبدالجلیل ۶.۲.۲ - مکاتیب جلیل ۷ - فرزندان و نوادگان بلگرامی ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - معرفی بلگرامی۱.۱ - نسبمیرعبدالجلیل بن احمد بلگرامی از سادات واسطی است که در حدود ۶۱۴ به بلگرام مهاجرت کردند. سلسله نسب او به زید بن زینالعابدین علیهالسلام میرسد. [۱]
تقی رضا بلگرامی، «علامه میرعبدالجلیل واسطی بلگرامی کی فارسی تاریخ گوئی»، ج۱، ص۱۶۱، دانش، ش ۲۲ (تابستان ۱۳۶۹).
۱.۲ - تاریخ ولادتبلگرامی در ۱۳ شوال ۱۰۷۱ در بلگرام به دنیا آمد. ۱.۳ - اساتیدعلوم عقلی و نقلی را از شیخ غلام نقشبندی لکهنوی (متوفی ۱۱۲۷) [۲]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۱۰۸، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۳]
شریف حسین قاسمی، «مثنوی میرعبدالجلیل بلگرامی در بیان عروسی فرخ سیر پادشاه تیموری»، ج۱، ص۲۶، مجله روابط فرهنگی هند و ایران (۱۹۷۸).
و سند حدیث را از سید مبارک محدث بلگرامی شاگرد نورالحق [۴]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۱۰۸، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۵]
محمد قدرت الله گوپاموی، تذکره نتائج الافکار، ج۱، ص۴۹۲، بمبئی ۱۳۳۶.
فرزند شیخ عبدالحق محدث دهلوی آموخت. [۶]
محمد قدرت الله گوپاموی، تذکره نتائج الافکار، ج۱، ص۴۹۲، بمبئی ۱۳۳۶.
۱.۴ - هجرت به دکندر ۱۱۰۴ رهسپار دکن شد. در اورنگ آباد با ناصرعلی سرهندی (متوفی ۱۱۰۸) شاعر پارسیگوی هند ، ملاقات کرد، [۷]
بندربن داس خوشگو، سفینة خوشگو، ج۱، ص۱۵۷، دفتر ۳: تذکره شعرای فارسی، چاپ سیدشاه محمدعطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
اما به زودی به وطن بازگشت و در ۱۱۱۱ به دربار اورنگ زیب (حک: ۱۰۶۸ـ ۱۱۱۸) راه یافت. [۸]
غلام علی شیرین عزت الله قانع، تذکرة مقالات الشعراء، ج۱، ص۴۰۶، چاپ حسام الدین راشدی، کراچی ۱۹۵۷.
۱.۵ - وفاتدر فاصله سالهای ۱۱۱۲ تا ۱۱۳۰ منصبهای تیولداری (جاگیری) و دبیری (بخشیگری) و وقایع نگاری را به عهده داشت، [۹]
غلام علی شیرین عزت الله قانع، تذکرة مقالات الشعراء، ج۱، ص۴۰۶، چاپ حسام الدین راشدی، کراچی ۱۹۵۷.
[۱۰]
دانشنامه ایرانیکا، ذیل «عبدالجلیل بلگرامی».
[۱۱]
بندربن داس خوشگو، سفینة خوشگو، ج۱، ص۱۵۶، دفتر ۳: تذکره شعرای فارسی، چاپ سیدشاه محمدعطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
اما در ۱۱۳۰ همه این مناصب را به پسرش، سیدمحمد، سپرد و خود به دهلی رفت [۱۲]
غلام علی شیرین عزت الله قانع، تذکرة مقالات الشعراء، ج۱، ص۴۰۶، چاپ حسام الدین راشدی، کراچی ۱۹۵۷.
و سرانجام در ۲۳ ربیع الاخر ۱۱۳۸ در شاهجهان آباد درگذشت و طبق وصیتش در زادگاهش بلگرام دفن شد. [۱۳]
بندربن داس خوشگو، سفینة خوشگو، ج۱، ص۱۵۷، دفتر ۳: تذکره شعرای فارسی، چاپ سیدشاه محمدعطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
[۱۴]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۱۰۹، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۱۵]
محمد قدرت الله گوپاموی، تذکره نتائج الافکار، ج۱، ص۴۹۳، بمبئی ۱۳۳۶.
۲ - قصیده در رثای بلگرامیغلامعلی آزاد بلگرامی (متوفی ۱۲۰۰)، شاعر و تذکرهنویس هند که نوه و شاگرد بلگرامی نیز بود، در رثای وی قصیدهای سروده است مشتمل بر ۱۰۱ بیت با چهار مطلع که همه مصراعهای آن ماده تاریخ وفات بلگرامی است. [۱۶]
غلام علی شیرین عزت الله قانع، تذکرة مقالات الشعراء، ج۱، ص۴۱۲، چاپ حسام الدین راشدی، کراچی ۱۹۵۷.
۳ - تخصصهای بلگرامیبلگرامی در تفسیر و حدیث و تاریخ و لغت و ادب و شعر و موسیقی مهارت داشت و به زبانهای عربی و فارسی و ترکی و هندی شعر میسرود. [۱۷]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۱۰۸، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۱۸]
محمد قدرت الله گوپاموی، تذکره نتائج الافکار، ج۱، ص۴۹۲، بمبئی ۱۳۳۶.
۴ - شاعر بودن بلگرامی۴.۱ - تخلصهادر شعر ابتدا «طرازی» و «واسطی» و سپس «عبدالجلیل» و «میرجلیل» تخلص میکرد. [۱۹]
شریف حسین قاسمی، «مثنوی میرعبدالجلیل بلگرامی در بیان عروسی فرخ سیر پادشاه تیموری»، ج۱، ص۲۶، مجله روابط فرهنگی هند و ایران (۱۹۷۸).
در میان دانشوران و عالمان عصر خود و نیز امیران و رؤسا جایگاهی ویژه داشت. ۴.۲ - نقاد شعربیشتر تدریس میکرد و در فنّ شعر نقّادی معتبر بود. [۲۰]
شریف حسین قاسمی، «مثنوی میرعبدالجلیل بلگرامی در بیان عروسی فرخ سیر پادشاه تیموری»، ج۱، ص۲۷، مجله روابط فرهنگی هند و ایران (۱۹۷۸).
۴.۳ - سرودن ماده تاریخوی بویژه در سرودن ماده تاریخ مهارت داشت و به مناسبتهای گوناگون، مانند جلوس پادشاهان ، وزارت و امارت ، فتح و کشورگشایی و درگذشت بزرگان، ماده تاریخ میسرود. از جمله هنگامی که اورنگ زیب در ۱۱۱۱ قلعه ستاره، از قلعههای معروف دکن، را فتح کرد، برای آن یازده قطعه ماده تاریخ به زبانهای فارسی و عربی و ترکی و هندی سرود، با عنوان «گلزار فتح شاه هند» و «طُویْنامه (= جشن نامه) فیروزی شاه عالمگیر». [۲۱]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۱۰۸، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۲۲]
تقی رضا بلگرامی، «علامه میرعبدالجلیل واسطی بلگرامی کی فارسی تاریخ گوئی»، ج۱، ص۱۶۴، دانش، ش ۲۲ (تابستان ۱۳۶۹).
۵ - گرایشهای شعری بلگرامیدوران شعر هندی و فارسی در عصر اورنگ زیب معمولاً به سبب دو گرایش معروف است: مثنوی سرایی ، و احیای دلبستگی شاعران مسلمان هند به زبان هندی. در شعر بلگرامی نمونههای آشکار هر یک از این دو گرایش را میتوان یافت که پس از وی آزاد بلگرامی آن را به نسلهای بعد منتقل کرد. [۲۳]
دانشنامه ایرانیکا، ذیل «عبدالجلیل بلگرامی».
۶ - آثار بلگرامیبلگرامی آثار بسیاری به نظم و نثر داشته، اما تنها برخی از آنها باقیمانده است. ۶.۱ - آثار منظوماز جمله آثار منظومِ اوست: ۱) دیوان شعر ؛ [۲۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۹، قسم ۴، ص۱۲۴۸، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲) مثنوی امواج خیال، در تعریف و توصیف شهر بلگرام؛ ۳) مثنوی درباره مرگ خدمتکارش که هنگام سفر به دکن او را همراهی میکرد؛ ۴) طوبی [۲۵]
احمد منزوی، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۴، ص۲۹۹۵، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۱ ش.
یا مثنوی در بیان کدخدایی (= عروسی) فرخ سیر پادشاه تیموری (متوفی ۱۱۳۱) با دختر راجه اجیت سینگ در ۱۱۲۷.
علی اصغر بلگرامی، در فارسی بلگرام، نام این مثنوی را «جواهر الفردوس» نوشته است ولی نسخه چاپی آن (چاپ سنگی، لکهنو ۱۸۸۲، ۱۲۹۹، کلکته ۱۸۸۲) دارای این عنوان نیست. [۲۶]
شریف حسین قاسمی، «مثنوی میرعبدالجلیل بلگرامی در بیان عروسی فرخ سیر پادشاه تیموری»، ج۱، ص۲۸، مجله روابط فرهنگی هند و ایران (۱۹۷۸).
این مثنوی از نظر تاریخ و جامعه شناسی بسیار اهمیت دارد، زیرا شاعر علاوه بر نظم واقعهای تاریخی، از همه سنّتها و رسمها و جشنهای عروسیِ دوران خود، به زبانی ساده اما بتفصیل، یاد کرده است؛ ۵) مثنوی در بیان عروسی ارشاد خان، فرزند نواب امین الدوله انصاری، که در ۱۱۳۷ سروده شده است؛ ۶) پَدْماوَت ، مثنوی ملمّع، به فارسی و هندی، در بیان یکی از داستانهای باستانی هند، یعنی ماجرای عشق رَتَنْسینه و پَدماوَتی. این اثر شبیه قصّه پدماوتِ ملک محمد جایِسی است که این داستان را نخستین بار او به زبان هندی تألیف کرد. [۲۷]
کارل هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی، ج۱، ص۹۳ـ۹۴، ترجمه با حواشی رضازادة شفق، تهران ۱۳۵۱ ش.
بلگرامی با تألیف این اثر، سنّتی را که در میان ادیبان مسلمان هند با امیرخسرو دهلوی آغاز شد و در زمان سلطنت اکبر شاه (حک: ۹۶۳ـ۱۰۱۴) در پدماوت جایسی و دیوان هندیِ عبدالرحیم خان خانان به اوج اعتلا رسید به پایان رسانید، و آن توجه به شعر هندی بود [۲۸]
دانشنامه ایرانیکا، ذیل «عبدالجلیل بلگرامی».
۷) جواهر الکلام، فرهنگ منظوم فارسی، ترکی، عربی، هندی. ۶.۲ - آثار منثورآثار منثور بلگرامی عبارت است از: ۶.۲.۱ - انشای عبدالجلیلانشای عبدالجلیل، به نثر متکلف فارسی آمیخته به نظم، مشتمل بر شرح سفر مؤلف به دکن و فتح دژ ستاره، و حاوی اطلاعات مهم تاریخی و ادبی. [۲۹]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۵، ص۲۶۵، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
میرحیدر متخلص به امیر بلگرامی ، که شاید همان امیرحیدر بن نورحسین بن غلامعلی آزاد بلگرامی (متوفی ۱۲۱۷) باشد، عبارتهای دشوار عربی این اثر را در ۱۱۸۶ و با عنوان کلمات النبیل فی شرح انشاء میرعبدالجلیل شرح کرده است. [۳۰]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۵، ص۲۶۶، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
[۳۱]
کتابخانه گنج بخش، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنج بخش، ج۱، ص۵۱۱، تألیف عارف نوشاهی، اسلام آباد ۱۳۶۵ـ۱۳۶۹ ش.
۶.۲.۲ - مکاتیب جلیلمکاتیب جلیل (یا منشآت جلیل که در هند به فارسی و فرانسوی چاپ شده است [۳۲]
خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج ۴، ستون ۵۰۱۶، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش.
یا رقعات جلیل یا انشای جلیل [۳۳]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۵، ص۲۶۶، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
)، نامههای بلگرامی به پسرش سیدمحمد است.
این اثر به نثری ساده و پر از مطایبات است و در بیان وجوه گوناگون زندگی مؤلف، شوق وافرش به گردآوری کتابها، شور و هیجان و گاه سرخوردگی از اشتغالات ادبیش، حمایت وی از شاعران هندی، و مناسباتش با اشراف مغول ، یکی از نمونههای خوب نثر فارسی هندی در قرن دوازدهم است. [۳۴]
دانشنامه ایرانیکا، ذیل «عبدالجلیل بلگرامی».
نسخهای از مکاتیب به خط نستعلیق مورخ ۱۱۲۸، مشتمل بر ۳۹ نامه عرفانی ، و نسخه دیگر آن مورخ ۱۱۳۰ است. [۳۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۱۴۵، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۶]
دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، ج۱۴، ص۳۶۲۳، فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نگارش محمدتقی دانش پژوه، تهران، ج ۱۴، ۱۳۴۰ ش.
به نوشته علی اصغر بلگرامی در فارسی بلگرام، عبدالجلیل نامههای ضیاء الله بلگرامی را نیز گرد آورده بود. [۳۷]
شریف حسین قاسمی، «مثنوی میرعبدالجلیل بلگرامی در بیان عروسی فرخ سیر پادشاه تیموری»، ج۱، ص۲۸، مجله روابط فرهنگی هند و ایران (۱۹۷۸).
۷ - فرزندان و نوادگان بلگرامیدر میان فرزندان و نوادگان عبدالجلیل، علاوه بر سیدمحمد مذکور، متوفی ۱۱۸۵ و صاحب مختصر المُستَطْرف و تاریخ تبصرة الناظرین به زبان فارسی، نوه دختری عبدالجلیل، سیدیوسف بن محمد اشرف نیز مشهور است. این عالم حنفی ، که در ۱۱۱۶ متولد شد، شاگرد سیدعبدالجلیل و محمد طفیل أترولوی و همدرس پسرخاله خویش غلامعلی آزاد بلگرامی بود، در ۱۱۷۲ درگذشت و تنها اثر یاد شده از وی الفرع النّابت من الاصل الثابت در توحید شهودی است. [۳۸]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۸۳، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۳۹]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۰، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۴۰]
صدیق حسن خان، ابجدالعلوم، ج۳، ص۲۳۸ـ۲۳۹، بیروت ۱۲۹۶.
[۴۱]
صدیق حسن خان، ابجدالعلوم، ج۳، ص۲۴۸ـ۲۴۹، بیروت ۱۲۹۶.
[۴۲]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۶، ص۲۶۱، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/ ۱۹۶۲ـ۱۹۸۹.
[۴۳]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۶، ص۴۲۴، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/ ۱۹۶۲ـ۱۹۸۹.
عبدالله بن سید آل احمد ، متولد ۱۲۴۸ و متوفی ۱۳۰۵ نیز از مشاهیر خاندان واسطی حسینی است که معلوم نیست از احفاد عبدالجلیل باشد. از او آثاری نیز باقیمانده است که تذکرهای به نام دفتر عصمت درباره زنان شاعر از آن جمله است. [۴۴]
رحمان علی، تذکره علمای هند، ج۱، ص۱۰۴ـ۱۰۵، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳.
[۴۵]
عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، ج۸، ص۲۸۵، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/ ۱۹۶۲ـ۱۹۸۹.
۸ - فهرست منابع(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲) کارل هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه با حواشی رضازادة شفق، تهران ۱۳۵۱ ش. (۳) تقی رضا بلگرامی، «علامه میرعبدالجلیل واسطی بلگرامی کی فارسی تاریخ گوئی»، دانش، ش ۲۲ (تابستان ۱۳۶۹). (۴) عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/ ۱۹۶۲ـ۱۹۸۹. (۵) بندربن داس خوشگو، سفینة خوشگو، دفتر ۳: تذکره شعرای فارسی، چاپ سیدشاه محمدعطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹. (۶) دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نگارش محمدتقی دانش پژوه، تهران، ج ۱۴، ۱۳۴۰ ش. (۷) رحمان علی، تذکره علمای هند، لکهنو ۱۳۳۲/۱۹۱۳. (۸) صدیق حسن خان، ابجدالعلوم، بیروت ۱۲۹۶. (۹) شریف حسین قاسمی، «مثنوی میرعبدالجلیل بلگرامی در بیان عروسی فرخ سیر پادشاه تیموری»، مجله روابط فرهنگی هند و ایران (۱۹۷۸). (۱۰) غلام علی شیرین عزت الله قانع، تذکرة مقالات الشعراء، چاپ حسام الدین راشدی، کراچی ۱۹۵۷. (۱۱) کتابخانه گنج بخش، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنج بخش، تألیف عارف نوشاهی، اسلام آباد ۱۳۶۵ـ۱۳۶۹ ش. (۱۲) محمد قدرت الله گوپاموی، تذکره نتائج الافکار، بمبئی ۱۳۳۶. (۱۳) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش. (۱۴) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش. (۱۵) احمد منزوی، فهرست نسخه های خطی فارسی، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۱ ش. (۱۶) دانشنامه ایرانیکا؛ ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « میرعبدالجلیل بن احمد بلگرامی»، شماره۱۷۴۳. ردههای این صفحه : تراجم | شاعران فارسی
|